music-ahang



پروژه

موسیقی می تواند به ما احساس نشاط ، رضایت خاطر دهد و باعث بهبود سلامتی ما نیز می شود.

هدف

چه آن را اجرا کنید و چه به آن گوش دهید ، موسیقی می تواند شادی شما را افزایش دهد (و همچنین خوشبختی اطرافیان.)

نظریه

موسیقی می تواند روحیه را بالا ببرد. اما علم اکنون نشان داده است که تأثیر جسمی بر بدن ما نیز دارد. با گوش دادن ، موسیقی بر روی سیستم عصبی اتونوم که وظیفه کنترل فشار خون و ضربان قلب و همچنین سیستم لیمبیک است ، که وظیفه احساسات و احساسات را بر عهده دارد ، کار می کند. مروری بر 23 مطالعه توسط براد و دیلئو (در سال 2009) که شامل 1500 نفر موسیقی شده بود ، باعث کاهش فشار خون ، ضربان قلب و اضطراب در بیماران قلبی شد.

MARTHA ROBERTS یک نویسنده برتر جوایز بهداشت بریتانیا و وبلاگ نویس سلامت روان در mentalhealthwise.com است

موسیقی می تواند از بهزیستی روانشناختی نیز بهره مند شود. تحقیقات دانشگاه میسوری که برای اولین بار در مجله روانشناسی مثبت منتشر شده است ، نشان می دهد که موسیقی خوش بینانه می تواند تأثیر بسیار مثبتی بر بهزیستی ما بگذارد.

دکتر یونا فرگوسون ، نویسنده اصلی گفت: "مردم در ارتقاء روحیه مثبت خود موفق بودند تا زمانی که موسیقی که آنها به آنها گوش می دادند خوشحال و خوش بین بودند."

و شرکت در موسیقی سازی نیز می تواند باعث افزایش شادی ما شود و به ما کمک کند تا با دیگران بهتر پیشرفت کنیم. در یک مطالعه فنلاند در سال 2013 ، از 1000 دانش آموز که کلاس های آواز خواندند ، مشخص شد که آنها تقریباً در هر منطقه رضایت بیشتری در مدرسه نشان داده اند.

محقق برجسته Pauml;ivi-Sisko Eerola گفت: "هماهنگی" با یکدیگر ممکن است - حتی باعث شود افرادی مانند یکدیگر بیش از گذشته شوند ".

امتحانش کن

هر روز به موسیقی گوش دهید. فقط 25 دقیقه هر روز حداقل 10 روز به جلوگیری از کمردرد کمک می کند و باعث می شود خواب بهتری انجام شود. اگر می توانید عادت را بیش از 10 روز ادامه دهید.
هنگام کار کردن موسیقی پخش کنید. کارشناسان کالج هامدن-سیدنی در ویرجینیا ، ایالات متحده ، می گویند گوش دادن به موسیقی در هنگام ورزش می تواند به ترشح اندورفین کمک کند تا استقامت شما افزایش یابد ، روحیه شما تقویت شود و شما را از ناراحتی که ممکن است در طول تمرین خود احساس کنید دور کنید.
موسیقی متناسب با اوضاع را انتخاب کنید. هر نوع موسیقی کلاسیک مانند قطعات موتزارت یا بتهوون می تواند به تسکین درد عضلات کمک کند. برای انجام یک تمرین مفید و مفید ، محققان می گویند بهترین موسیقی انرژی بالا ، موسیقی با سرعت بالا مانند هیپ هاپ یا رقص است.
به یک گروه کر بپیوندید. کارشناسان دریافتند که اگر ما به طور جدی با موسیقی درگیر شویم - آن را احساس می کنیم نه اینکه بگذاریم آن را به سادگی در پس زمینه قرار دهیم - می تواند موجبات احساسات اضافی را به ما بدهد و باعث شود احساس خوشبختی کنیم (Ferguson and Sheldon، 2013).
هنگام کار یا تحصیل به موسیقی گوش دهید. اگر سعی می کنید آن گزارش دشوار را ترک کنید یا با لمس نهایی یک پایان نامه دست و پنجه نرم می کنید ، موسیقی می تواند به مغز شما کمک کند. مطالعه ای در مورد کودکان 8 تا 11 ساله نشان داد که افرادی که کلاسهای موسیقی خارج از برنامه را می گذرانند ، ضریب هوشی کلامی بالاتری و توانایی بینایی را در مقایسه با کسانی که آموزش موسیقی ندارند ، توسعه داده اند (Forgeard et al.، 2008).


تالیا ویتلی ، استاد روانشناسی در کالج دارتموث ، که پیوندهای بین موسیقی ، حرکت و احساسات را مورد مطالعه قرار داده ، داده ها "قانع کننده" است ، به ویژه که این مطالعه به طور عینی ترجیحات شرکت کنندگان را تعیین کرد. او می گوید تأکید بر اتصال بین مناطق ، به جای هر منطقه خاص به خودی خود ، همچنین جذاب است. "فعالیت قشر مغز به تنهایی ارزش پیشنهاد را پیش بینی نمی کند. به نظر می رسد توجه به پردازش زمانی و ارزیابی در قشر با مناطق پاداش (ابتدایی تر) جای دارد. "
پس چرا یک نفر ممکن است 2 دلار برای یک آهنگ هزینه کند و دیگری آن را تحریم کند؟ سلیم پور می گوید ، همه اینها به تجربه های موسیقی گذشته بستگی دارد. او می گوید: "بسته به نوع سبکهایی که قبلاً استفاده می کردید - شرقی ، غربی ، جاز ، ف سنگین ، موسیقی پاپ - همه این قوانین دارای قوانین بسیار متفاوتی هستند که از آنها پیروی می کنند و همه آنها به طور ضمنی در مغز شما ثبت شده اند." "این که آیا شما آن را درک می کنید یا نه ، هر بار که به موسیقی گوش می دهید ، مرتباً این الگوهای را که دارید ، فعال می کنید."

او می گوید ، با استفاده از این الگوهای حافظه موسیقی ، هسته به عنوان یک دستگاه پیش بینی عمل می کند. این پاداش را که از یک قطعه موسیقی خاص بر اساس انواع موسیقی مشابهی که قبلاً شنیده اید احساس خواهید کرد. اگر دوست دارید آن را بهتر از پیش بینی کنید ، آن را به عنوان یک لذت شدید ثبت می کند. اگر احساس بدتر از پیش بینی شده می کنید ، احساس بی حوصلگی یا ناامیدی می کنید.

ویتلی می گوید: "موسیقی جدید نه تنها به این دلیل که به الگوهای ضمنی آموخته ای پاداش می دهد ، بلکه به این دلیل که از آن الگوهای منحرف می شود ، اندکی جایزه دارد." اما این یافته منجر به سؤالات جدیدی می شود. "این فقط باعث تعجب من می شود كه آیا مردم ترجیح های مختلفی دارند یا تحمل اینكه چه میزان آهنگ جدید از مسیر فرسوده ساختارهای موسیقی كه قبلاً شنیده شده است منحرف می شود."

سؤالات بسیاری برای تحقیقات آینده وجود دارد. چگونه مغز ما این الگوهای موسیقی را می سازد؟ چه مدت باید قبل از اینکه بدانیم آیا آن را دوست داریم به یک آهنگ گوش کنیم؟ چرا من و خواهرم و من ، چنین سلیقه های موسیقی کاملاً متفاوتی در حال رشد هستیم ، حتی اگر مواجهه ما تقریباً یکسان بود؟

اما در حال حاضر این مطالعه به Salimpoor راهی جدید برای فکر کردن در مورد آنچه در آن روز برای او در ماشین رخ داده است. او می گوید: "آن روز ، همه اینگونه رمز و راز بزرگی به نظر می رسید - آنچه در قلب من رخ می دهد؟" اما اگر امروز این آهنگ را دوباره شنید ، می تواند یک داستان منطقی از عملکرد ذهنش برای شما تعریف کند.

او می گوید: "من می خواهم باشم ، اوه خدای من ، من دوپامین را آزاد کردم ، و هسته من هم اکنون با جنس موقت برتر ارتباط برقرار می کند ، و این باعث می شود خاطرات دیگری از زمان 12 سالگی و نوازندگی ویولن بالا بیاید." . "و سپس آن را به مراکز تصویری من پیوند می دهد ، بنابراین می توانم این ارکستر هماهنگ عالی و من را که در آن ویولن بازی می کنیم تصور کنم. و من صداهای بعدی را از هر ساز در ارکستر و کل ارکستر پیش بینی می کنم ، بنابراین یک پیش نویس محلی و جهانی در همان زمان در حال انجام است. "


به گفته وی ، موسیقی یک پاداش فکری است. این واقعاً تمرینی برای تمام مغز شماست.


چند روز پیش ، والوری سلیم پور رانندگی کرد که روند زندگی او را تغییر می دهد. او در اوج آنچه بود که اکنون او را "بحران چهارم زندگی" می نامد ، نمی دانست که چه نوع شغلی را می خواهد یا چگونه می تواند از آموزش علوم اعصاب در مقطع کارشناسی استفاده کند. به امید یک مسافرت که ممکن است سرش را پاک کند ، آن روز او با اتومبیل خود پرید و رادیو را روشن کرد. او صدای شارژ و زشتی را شنید و ویولن جنجال رقص شماره 5 مجارستانی یوهانس براهس را جنجال کشید.

Salimpoor به یاد می آورد: "این قطعه موسیقی به وجود آمد ، و اتفاقی تازه افتاد." "من فقط احساس کردم که این عجله از احساسات به درون من رسیده است. آنقدر شدید بود. "او به طرف خیابان کشید تا بتواند روی ترانه و لذتی که برای او داشت تمرکز کند.


وقتی آهنگ تمام شد ، ذهن سلیمپور با سؤالاتی روبرو شد. "من فکر می کردم ، عجب ، چه اتفاقی افتاده است؟ دقایقی پیش من خیلی افسرده شدم و اکنون سرحال هستم. " "من تصمیم گرفتم که باید دریابم که چگونه این اتفاق افتاد - این کاری است که من می خواهم با بقیه عمر خود انجام دهم."

موسیقی مردم همه فرهنگ ها را به شکلی حرکت می کند ، به نظر می رسد که با حیوانات دیگر اتفاق نمی افتد. هیچ کس واقعاً نمی فهمد چرا گوش دادن به موسیقی - که بر خلاف رابطه جنسی یا غذا ، هیچ ارزش ذاتی ندارد - می تواند چنین تجربیات عمیقاً پاداش دهنده را ایجاد کند. Salimpoor و دانشمندان علوم اعصاب دیگر در تلاشند تا آن را با کمک اسکنرهای مغز تشخیص دهند.

دیروز ، به عنوان مثال ، محققان استنفورد گزارش دادند كه هنگام گوش دادن به قطعه جدیدی از موسیقی كلاسیك ، افراد مختلف الگوهای مختلفی از فعالیت همزمان را در چندین ناحیه مغز نشان می دهند ، و این نشان دهنده یك سطح تجربه جهانی است. اما بدیهی است که تجربه هیچ کس دقیقاً یکسان نیست. در شماره امروز Science ، گروه Salimpoor گزارش داده است که وقتی برای اولین بار به یک آهنگ گوش می دهید ، قدرت برخی از اتصالات عصبی می تواند پیش بینی کند که موسیقی را چقدر دوست دارید ، و این ترجیحات توسط آنچه شنیده اید و از آن لذت می برید هدایت می شود. در گذشته.

پس از آنکه سالیمپور نقاشی اتومبیل را به همراه داشت ، با عجله به سمت رایانه خود رفت و Googled را "موسیقی و مغز" خواند.

چند سال پیش ، Salimpoor و Zatorre نوع دیگری از آزمایش اسکن مغز را انجام دادند که در آن شرکت کنندگان به موسیقی گوش می دادند که به آنها goosebumps یا لرز می داد. محققان سپس آنها را با یک ردیاب رادیواکتیو که به گیرنده های دوپامین متصل می شود ، تزریق کردند ، ماده شیمیایی که درگیر انگیزه و پاداش است. محققان با استفاده از این تکنیک ، به نام توموگرافی انتشار پوزیترون یا PET ، نشان دادند که 15 دقیقه بعد از اینکه شرکت کنندگان به آهنگ مورد علاقه خود گوش فرا دادند ، مغز آنها با دوپامین سرازیر شده است.
سیستم دوپامین قدیمی است ، از نظر تکاملی و در بسیاری از حیوانات در هنگام رابطه جنسی و خوردن فعال است. سلیمپور می گوید: "اما حیوانات از موسیقی لذت کافی ندارند." "بنابراین ما می دانستیم که باید چیزهای بیشتری برای آن وجود داشته باشد."

در آزمایش جدید ، محققان از تصویربرداری رزونانس مغناطیسی عملکردی (fMRI) برای ردیابی فعالیت مغزی در زمان واقعی استفاده کردند ، زیرا شرکت کنندگان در 30 ثانیه اول 60 آهنگ ناآشنا گوش می دادند. برای تعیین کمیت اینکه موسیقی را چقدر دوست داشتند ، به شرکت کنندگان این فرصت داده شد تا نسخه کامل هر آهنگ را خریداری کنند - با پول خودشان! - استفاده از یک برنامه رایانه ای شبیه iTunes. این برنامه مانند حراج تنظیم شده بود ، بنابراین شرکت کنندگان چقدر می خواستند مبلغی را که برای ترانه خرج می کردند ، انتخاب کنند و پیشنهادات آن از 0 دلار تا 2 دلار باشد.
می توانید تصور کنید که طراحی این آزمایش چقدر مشکل بود. همه شرکت کنندگان مجبور بودند به همان مجموعه آهنگهای شنیده نشده گوش دهند و با این وجود ، برای به دست آوردن داده های قابل استفاده کافی ، باید فرصتی معقول وجود داشته باشد که برخی از آهنگ ها را به اندازه کافی بخرند تا دوست داشته باشند.

Salimpoor با ارائه 126 داوطلب نظرسنجی جامع درباره ترجیحات موسیقی آنها آغاز شد. سلیمپور می گوید: "ما از آنها خواسته ایم كه تمام موسیقی های آنها را گوش كنند ، هر آنچه را كه دوست دارند ، هر آنچه را كه تاکنون خریداری كرده اند ، لیست كنند. وی در نهایت 19 داوطلب را که ترجیحات مشابهی را ابراز داشتند ، اسکن کرد ، عمدتا موسیقی الکترونیکی و ایندی. او می گوید: "در مونترال یک صحنه بزرگ وجود دارد."

برای تهیه لیست آهنگهای ناآشنا ، سالیمپور ابتدا به آهنگ ها و هنرمندانی نگاه کرد که در بسیاری از نظرسنجی های داوطلبان نشان داده شده است. او این گزینه ها را به برنامه های توصیه موسیقی ، مانند پاندورا و iTunes متصل کرد تا انتخاب های مشابه اما کمتر شناخته شده ای پیدا کند. او همچنین از افرادی که در فروشگاه های موسیقی محلی کار می کردند ، پرسید که چه آهنگ های جدیدی را در آن ژانرها توصیه می کنند.
اسکن های مغز هسته های اکومبن را برجسته می کند ، که اغلب به آن "مرکز لذت" مغز گفته می شود ، یک منطقه عمیق از مغز است که به سلولهای عصبی دوپامین متصل می شود و در هنگام خوردن ، قمار و رابطه جنسی فعال می شود. معلوم می شود که اتصالات بین هسته و چندین ناحیه دیگر مغز می تواند پیش بینی کند که یک شرکت کننده حاضر به صرف هزینه برای یک آهنگ معین بود. این مناطق شامل آمیگدال ، که در پردازش احساسات نقش دارد ، هیپوکامپ ، که برای یادگیری و حافظه بسیار مهم است ،


در سال 2012 ، گروهی از بیماران مرد تحت عمل جراحی قلب در بخش جراحی دانشگاه Teikyo ، توکیو ، ژاپن قرار گرفتند. با بهبودی که با مراجعه به پزشکان تحت بررسی قرار گرفتند ، یک هشدار دهنده ممکن است متوجه تفاوت ظریف در اتاق ریکاوری هر بیمار شود: نویز محیط. بعضی از اتاقها ساکت بودند. در برخی دیگر ، "La Traviata" جوزپه وردی در پس زمینه بازی کرد. از میان اتاقهای دیگر ، سویه های تعبیر فیلارمونیک برلین از موتزارت یا "بهترین های Enya" منتشر شد. یک مجموعه نهایی از اتاق ها با فرکانس صدا ثابت بین صد تا بیست هزار هرتز پر شده بود.

محققان به مدت شش روز بیماران را مشاهده کردند که چگونه انواع مختلف صدای پس زمینه بر بهبود آنها تأثیر می گذارد. از تعجب آنها ، آیا موسیقی می تواند نقش مثبتی در روند بهبودی داشته باشد؟ و اگر چنین است ، آیا این نوع موسیقی خاص بود؟ نتیجه گیری آنها محدود خواهد بود: بیماران گروهی از موش های آزمایشگاهی بودند. با این حال ، محققان توکیو امیدهای بالایی داشتند. نحوه پاسخ موشها می تواند گامی در جهت بهبود روند بهبود از روشهای پزشکی دشوار باشد.

این ایده که موسیقی می تواند از ارزش درمانی برخوردار باشد ، دور از چیز جدید است: در مصر باستان ، شعار درمانی به عنوان بخشی از روند بهبودی تلقی می شد ، در حالی که در یونان باستان ، هر دو ارسطو و افلاطون از خواص مفید آن استقبال می کردند و می نوشتند که می تواند به مردم کمک کند تا بهتر شوند. انسانها و غلبه بر مشکلات عاطفی در طی فرایند کاتارزی. اولین جنبش اساسی در روانشناسی مدرن ، روانکاوی ، بیان داشت که موسیقی می تواند وسیله ای مؤثر برای تصدیق - بیان خواسته های نامناسب به روش های مناسب اجتماعی - و دسترسی بیشتر به ناخودآگاه بیمار ارائه دهد. رویکردهای اخیر شامل موسیقی در بخش های بیمارستان و بخش های انتظار برای بهبود روحیه بیماران و بهزیستی جسمی آنها می باشد. و ما به طور مداوم در زندگی روزمره به موسیقی گوش می دهیم: ما روی Pandora یا Spotify تلنگر می زنیم تا حال و هوای نوشیدنی ها را با دوستان ، یک تاریخ عاشقانه یا یک تمرین تنظیم کنیم. موسیقی می تواند ما را قبل از یک جلسه مهم روان کند ، یا ما را پس از یک مکالمه استرس زا آرام کند. حتی می تواند به ما کمک کند تا عصبانیت خود را برطرف کنیم یا عشق خود را ابراز کنیم ، زیرا هر کس که تا به حال مخلوطی را برای شخص مهم دیگری ایجاد کرده است - و بعد وقتی همه چیز به نتیجه نرسید ، ترکیبی از شکاف را ایجاد می کند.
در بررسی بیش از هشتاد مطالعه در مورد استفاده از موسیقی در تنظیمات درمانی ، پزشک متخصص اطفال کاتی کمپر و روانشناس سوزان داناوئر نتیجه گرفتند که موسیقی دارای چندین اثر فیزیولوژیکی مستقیم است: ریتم های ثابت به تنظیم تنفس و افزایش فعالیت در لوب تمپورال جانبی کمک می کند. ناحیه ای از مغز که به ادغام ورودی های حسی کمک می کند. به طور خاص ، موسیقی کلاسیک به بهبود تنوع ضربان قلب ، معیار استرس و تاب آوری کمک کرد ، در حالی که آرامش موسیقی منجر به کاهش سطح کورتیزول ، یک هورمون استرس ، در گروهی از دانش آموزان شد که مشغول فعالیت های استرس زا بودند. موسیقی تأثیرات غیرمستقیمی هم بر احساسات و هم در رفتار داشته و باعث می شود افراد شادتر ، آرام تر ، آرام تر و اضطراب کمتری داشته باشند. در نتیجه فیزیولوژی و روانشناسی ، نویسندگان نتیجه گرفتند ، موسیقی راهی مؤثر برای بهبود نتایج برای بیمارانی بود که تحت عمل جراحی قرار گرفته اند ، یا در واقع هر روش پزشکی.
از زمان بررسی اولیه Kemper و Danhauer ، که هشت سال پیش انجام شد ، داده ها حتی قوی تر شدند. در حال حاضر موسیقی برای بسیاری از بیماری ها از جمله درمانی زوال عقل ، اسکیزوفرنی ، آایمر ، پارکینسون و ایسکمی مغزی از نظر درمانی به کار می رود. محققان در کلینیک کلیولند در مطالعه ای که از درد مزمن رنج می برد ، دریافتند که گوش دادن به موسیقی به بیماران کمک می کند درد جسمی کمتری داشته باشند ، همچنین میزان افسردگی کمتری داشته باشد. دانشمندان دانشکده پرستاری تایپه در مطالعهی پیرمردان مبتلا به زوال عقل دریافتند که پخش موسیقی پس زمینه در طول ناهار باعث افزایش چشمگیر پرخاشگری کلامی و جسمی می شود. در سال 2006 ، محققان دریافتند كه حتی با پیچیدگی عمل جراحی قلب باز می توان حتی چیزی پیچیده را بهبود بخشید: بیمارانی كه در حین و بعد از عمل قلب گوش به موسیقی گوش می دادند ، نه تنها احساس اضطراب كمتری داشتند بلكه به طور متوسط ​​، دویست دقیقه كمتری از لوله گذاری استفاده می كنند. از کسانی که تحت عمل استاندارد قرار گرفته اند.

در دانشگاه Teikyo ، Masanori Niimi و همکارانش هنگام بهبود یافتن موش ها متوجه تفاوت بین این گروه ها شدند: موش هایی که در اتاق های سکوت یا تک فرکانس قرار گرفته اند از رد حاد پیوند رنج می برند ، زیرا سیستم ایمنی بدن سلول های خارجی را از پیوند رد می کند. . کسانی که به Verdi یا Mozart گوش فرا داده بودند ، نتایج بقا را به طور قابل توجهی بهبود بخشیدند ، به طور متوسط ​​بیست روز بیشتر زندگی می کردند. شنوندگان Enya چندان خوشبخت نبودند: آنها بهتر از موشهایی که اصلاً به چیزی گوش نمی دادند ، بهتر عمل کردند و به طور متوسط ​​فقط چهار روز بیشتر از موش هایی که در معرض سر و صدا یا سکوت بودند ، زندگی می کردند. نویسندگان گمان می کردند که آنچه که ممکن است در بازی باشد ، هارمونی های خاص و ویژگی های موسیقی یک صفحه است


موسیقی نقش مهمی در زندگی ما دارد. آمدن سن ما توسط موسیقی متن فیلم شخصی مشخص شده است و می توانیم با گوش دادن به موسیقی خاطرات و احساسات زنده را بیرون بریزیم. به افرادی که موسیقی می سازند می توانند این امر را بیشتر اثبات کنند و گفته می شود که هوش بالایی دارند ، به خصوص اگر با پخش انواع سازهای موسیقی یا استفاده از صدای آنها به عنوان ابزاری در آهنگ ، بتوانند موسیقی اصلی را بخوانند و ایجاد کنند. تحقیقات زیادی در مورد موسیقی و ارتباط آن با هوش انجام شده است.

اگر تا به حال توسط یک قطعه موسیقی جابجا شده باشید یا زندگی را تجربه کرده باشید که عملکرد موسیقی زنده را تغییر می دهد. اگر موسیقی ایجاد کرده اید یا در نواختن ساز یا گوش دادن به هنرمند مورد علاقه خود ، آرامش پیدا کرده اید ، به علم پشت علم علاقه مند خواهید شد که چرا موسیقی باعث می شود احساس خوبی داشته باشیم.

لذت بردن از موسیقی برای انسان بی نظیر است. بر خلاف غذا یا رابطه جنسی ، موسیقی برای زنده ماندن ما ضروری نیست ، اما بسیار ارزشمند و لذت بخش است. در همان قسمت های مغز که از رابطه جنسی و غذا لذت می برد ، شیر می خورد. موسیقی مغز را با ماده شیمیایی به نام دوپامین مغز می کند. دوپامین ماده شیمیایی موجود در مغز است که با لذت ، انگیزه و پاداش همراه است.

مطالعات نشان داده است که قطعات خاصی از موسیقی کلاسیک بر همه تأثیر یکسانی خواهد داشت. آنها بدون در نظر گرفتن تجربه موسیقی قبلی یا ترجیح قبلی باعث ایجاد همان تغییرات در مغز می شوند. البته همه متفاوت هستند و موسیقی باعث می شود که ما مطابق سلیقه و آشنایی خودمان پاسخ دهیم. لذت ما فقط به این بستگی دارد که دوست داشته باشیم یا نه. با این حال ، این تحقیقات نشان داده است که برخی از موسیقی باعث می شود که مغز ما به اتفاق آرا پاسخ دهد و یک تجربه جهانی به افراد می دهد ، به خصوص وقتی که همزمان با یک کنسرت ارکسترال از آن لذت ببرید.

دانشمندان علوم اعصاب دکتر والوری سلیمپور و دکتر رابرت زاتور تحقیقاتی را با استفاده از اسکنهای PET (توموگرافی انتشار پوزیترون) انجام دادند تا در هنگام گوش دادن به آهنگهای مورد علاقه خود ، رهاسازی دوپامین در مغز را تشخیص دهند. آنها بعداً از MRI ​​(تصویربرداری با رزونانس مغناطیسی) برای مشاهده مرکز لذت مغز که در آن دوپامین آزاد می شود استفاده کردند و سپس ارتباط آن با مناطق دیگر مغز در ارتباط با احساسات ، یادگیری ، حافظه و تصمیم گیری را ترسیم کردند. این ارتباطات جالب ترین مکاشفه بود.

مرکز لذت مغز پیش بینی می کند که براساس ارتباطی که با سایر قسمت های مغز ما ایجاد می کند ، مطابق آنچه مغز ما "برنامه ریزی" می کند ، پادشاه موسیقی از آن لذت خواهیم برد.

"این پاداش را كه از یك قطعه موسیقی خاص بر اساس انواع موسیقی مشابهی كه قبلاً شنیده اید احساس خواهید كرد. اگر دوست دارید آن را بهتر از پیش بینی کنید ، آن را به عنوان یک لذت شدید ثبت می کند. اگر احساس بدتر از پیش بینی شده می کنید ، احساس بی حوصلگی یا ناامیدی می کنید. >>ویرجینیا هیوز ، نشنال جئوگرافیک

موسیقی جدید متناسب با سلیقه های موسیقی گذشته ما در الگویی است که در مغز ترسیم شده اند. این نه تنها به این دلیل که آشنا است ، لذت بخش است ، بلکه فقط به اندازه کافی منحرف می شود تا احساس جدید و هیجان انگیز شود. به نظر نمی رسد تکراری باشد.

بنابراین موسیقی می تواند به عنوان تقویت کننده خلقی یا آسانسور استفاده شود. برای دل شکسته ، یک آهنگ غم انگیز همدلانه و معتبر است. این یک مجله انگیزه برای اجبار تکمیل دنیوی ترین کارها است. روشهای زیادی برای شرکت و استفاده از موسیقی وجود دارد و تجربه موسیقی و گسترش آن می تواند به سفر خود کشف شود ، مانند هر شکل هنری ، در موسیقی ما انسانیت خود را می بینیم.
بهش گوش کن.
رادیو را بگذارید ، سوابق قدیمی خود را بیرون بیاورید ، دستگاه خود را وصل کنید. هر کاری که انجام می دهید ، موسیقی می تواند در پس زمینه یا پیش زمینه حضور داشته باشد. مثلا؛ هنگام شستن ماشین به چیزی پر انرژی گوش دهید. برخی از موسیقی کلاسیک که به نرمی در پس زمینه پخش می شوند تعارف خوبی برای خواندن یا مطالعه است.

درستش کن.
یک ساز بازی کنید. اگر نمی دانید چگونه بداهه یا بهتر است ، یاد بگیرید. هیچ وقت خیلی دیر نیست و حتی بدون آموزش و آموزش رسمی خواندن موسیقی ، هر کسی می تواند موسیقی خود را تنظیم کرده و پیچیدگی های یک ساز را بیاموزد. اگر ریتم یا چیز پیچیده تری مانند پیانو یا گیتار را با دروس رسمی دارید ، از سازهای کوبه ای ساده مانند بونگو یا تبرین استفاده کنید. و آواز بخوان آواز قلب خود را بیرون. در دوش یا ماشین ، به فرزندانتان. کارائوکه کنید ، آهنگ درست کنید و با آهنگهایی که می شناسید و دوست دارید ، آواز بخوانید. آواز خواندن یک استرس فوق العاده است و می تواند بسیار مراقبه باشد. آن را درک کنید.
یادگیری خواندن و درک موسیقی ، ترکیب آهنگ ، ملودی ، متن ترانه ، سبک های مختلف - لیست بی پایان است. کاوش موسیقی را می توان با توجه به علایق شخصی شما تعیین کرد. شاید تاریخ موسیقی ، ثروت شما باشد یا در کلاس کلاسیک تلقی شود. بیوگرافی های نوازندگان یا هنرمندان مورد علاقه خود را بخوانید ، آنها همیشه بسیار جذاب هستند.

جهانی شوید.
در مورد سبک ها و سازهای موسیقی از سراسر جهان اطلاعات کسب کنید و آنها را امتحان کنید و شاهد باشید. موسیقی راهی شگفت انگیز برای یادگیری در مورد یک فرهنگ در هنگام مسافرت است. سعی کنید هر بار که در خارج از کشور هستید یک نمایش یا کنسرت سنتی را ببینید و افق موسیقی خود را گسترش دهید.


براساس تحقیقات جدید ، مردم به همان دلیلی که به رابطه جنسی ، مواد مخدر ، قمار و غذاهای خوشمزه جذب می شوند ، عاشق موسیقی هستند. وقتی به آهنگهایی گوش می دهید که مطالعه می کنند ، مغز شما دوپامین را ترشح می کند ، یک ماده شیمیایی است که هم در انگیزش و هم در اعتیاد نقش دارد.

این مطالعه که اولین کسی بود که ارتباط مستقیمی بین انتشار دوپامین و لذت موسیقی انجام داد ، حتی با پیش بینی صداهای آهنگسازی مانند "چهار فصل" ویوالدی یا "شما لذت می برید" از فیش می توانید از مواد شیمیایی خوبی برخوردار شوید ،

این یافته ها توضیح بیولوژیکی را برای اینکه چرا موسیقی از ابتدای تاریخ بشری تاکنون بخش مهمی از وقایع عاطفی مهم در فرهنگ های مختلف جهان بوده است ارائه می دهد. این مطالعه از طریق موسیقی ، بینش جدیدی در مورد نحوه عملکرد سیستم لذت بردن انسان ارائه می دهد.

والوری سلیمپور ، متخصص علوم عصبی در دانشگاه مک گیل گفت: "شما این آهنگ ها را دنبال می کنید و پیش بینی می کنید که آینده چه خواهد شد و آیا شما را تأیید خواهد کرد یا شما را شگفت زده می کند ، و همه این تفاوت های ظریف شناختی چیزی است که این لذت شگفت انگیز را به شما می دهد." مونترال "تقویت یا پاداش تقریباً به دلیل دوپامین اتفاق می افتد."

موسیقی تا گوش های شما؟
وی افزود: "این اساساً توضیح می دهد که چرا موسیقی تا این مدت طولانی بوده است." "لذت شدیدی که از آن می گیریم در واقع تقویت کننده بیولوژیکی در مغز است ، و اکنون اثبات آن وجود دارد."

در یک مطالعه قبلی ، Salimpoor و همکارانش لذت ناشی از موسیقی را با افزایش تحریک شدید عاطفی از جمله تغییر در ضربان قلب ، نبض ، ضربان تنفس و اندازه گیری های دیگر مرتبط کردند. در کنار این تغییرات جسمی ، افراد اغلب احساس لرز و لرز را گزارش می کنند. هنگامی که این اتفاق در طی یک تجربه گوش دادن اتفاق می افتد ، گروه Salimpoor و دیگران شواهدی پیدا کردند که نشان می دهد خون در مناطقی از مغز درگیر در آزادسازی دوپامین جریان دارد.

برای تحکیم پیوند دوپامین ، محققان هشت دوست داشتنی موسیقی را استخدام کردند ، که نمونه هایی از موسیقی را که به آنها لرزهای لذت بخش را آورده بود ، به آزمایشگاه آوردند. بیشتر عکسها کلاسیک بودند و موسیقی جاز ، راک و موسیقی رایج در آن دخیل بودند ، از جمله Led Zeppelin و Dave Matthews Band. محبوب ترین انتخاب ، Barbar's Adagio برای رشته ها بود.

دانشمندان پس از 15 دقیقه گوش دادن ، ماده ای از رادیواکتیو را که به گیرنده های دوپامین متصل است به شرکت کنندگان تزریق کردند. دانشمندان با دستگاهی به نام اسکنر PET توانستند ببینند که آیا این ماده به سادگی از طریق خون شنونده ها گردش می کند یا خیر ، این نشان می دهد که آنها قبلاً مقدار زیادی دوپامین آزاد کرده اند ، و اینکه دوپامین در اتصال همه گیرنده های موجود است.

اگر Ujam باشید ، یک ستاره راک در خانه باشید
اگر بیشتر گیرنده های دوپامین آنها آزاد باشند ، از طرف دیگر ، ماده رادیواکتیو به آنها متصل می شود.

محققان در ژورنال Nature Neuroscience گزارش دادند ، این روش برای اولین بار به طور قطعی نشان داد كه مغز افراد هنگام گوش دادن به موسیقی كه باعث لرز در آنها می شود مقدار زیادی دوپامین آزاد می كنند. وقتی روز بعد همان افراد به موسیقی کم تحرک گوش می دادند ، گیرنده های دوپامین آنها باز می ماند.

هنگامی که محققان با اطمینان می دانستند که دوپامین از لذت موسیقی عقب است ، آنها شرکت کنندگان را در یک دستگاه fMRI قرار دادند و دوباره موسیقی متحرک را برای آنها پخش کردند. در این بخش از آزمایش ، اسکنرها نشان دادند که مغز هم در مرحله پیش بینی موسیقی و هم در لحظه ای که لرزها با تمام قوا برخورد می کنند ، دوپامین را پمپ می کنند. این دو جراح در نواحی مختلف مغز اتفاق افتاده است.

سلیمپور گفت: "شگفت آور است که ما می توانیم دوپامین را پیش بینی چیزی انتزاعی ، پیچیده و بتن ریزی کنیم." "این اولین مطالعه ای است که نشان می دهد دوپامین در پاسخ به یک محرک زیبایی شناسی آزاد می شود."
دیوید هورون ، محقق شناخت موسیقی در دانشگاه ایالتی اوهایو ، کلمب ، گفت: یافته های وی حاکی از این است که ، مانند رابطه جنسی و مواد مخدر ، موسیقی ممکن است به شدت معتاد باشد.

موسیقی هنگام لمس موسیقی پخش می کند
دوپامین یک مولکول تحریک کننده پاداش است که باعث می شود حیوانات قبل از گرسنگی به دنبال غذا بگردند. این چیزی است که باعث می شود برخی از افراد بدون ورود به خرید یک ترشح در کنار نانوایی های محله عبور کنند. و هنگامی که می بینند خون وارد سوزن می شود ، عجله ای برای معتادان به هروئین ایجاد می شود - قبل از اینکه این دارو حتی وارد رگ های آنها شود.

هورون گفت ، در ترکیبی پیشگامانه از تکنیک ها ، این روش همچنین روش جدیدی برای بررسی ارتباط بین دوپامین و احساس انگیزه ، پاداش و لذت ارائه می دهد. اسکنرهای مغز برای دانشمندان بسیار گران است و برای شرکت کنندگان کلاستروفوبیک است ، جایی که افراد جایی برای انجام کارهایی مانند غذا خوردن در آنها ندارند.
از طرف دیگر موسیقی را می توان مستقیماً وارد دستگاه کرد و دانشمندان می توانند پاسخ های لذت را به صورت یادداشت برداری بررسی کنند.

هورون گفت: موسیقی در تلاش برای توضیح انواع جنبه های لذت ، اعتیاد و رفتارهای ناسازگار ابزاری مفیدی خواهد بود. "این یک تور فنی است که کار آنها را انجام داده است. فکر می کنم این یک کار واقعاً شگفت انگیز است."


در زیر مجموعه های موسیقی قدیمی و الهام بخش ، عاقلانه و طنز آمیز ما ، به نقل از موسیقی و زندگی و موسیقی و ضرب المثل های زندگی ، که در طول سالها از منابع گوناگون جمع آوری شده است ، پیدا خواهید کرد.


"

بدون موسیقی زندگی اشتباه خواهد بود.

فردریش نیچه

"

موسیقی می تواند دنیا را تغییر دهد زیرا می تواند افراد را تغییر دهد.

بونو

"

موسیقی در روح توسط جهان قابل شنیدن است.

لائوس تزو

"

یک نکته خوب در مورد موسیقی ، وقتی به شما برخورد می کند ، احساس درد نمی کنید.

باب مارلی

"

اگر موسیقی غذای عشق است ، بازی کنید ، بیشتر از آن به من بدهید. که در حال گشت و گذار است ، ممکن است اشتها در حال خوردن باشند ،

ویلیام شکسپیر

"

برخی از مردم زندگی می کنند. برخی افراد موسیقی دارند.

جان گرین

"

موسیقی غبار زندگی روزمره را از روح دور می کند.

برتولد اوورباخ

"

اگر من زندگی را دوباره شروع می کردم ، آن را به موسیقی اختصاص می دادم. این تنها اعتصاب ارزان و مجازات نشده بر روی زمین است.

سیدنی اسمیت

"

اگر در زندگی بعد از موسیقی موسیقی وجود نداشته باشد ، مجبوریم آن را وارد کنیم.

دومنیکو سیری استرادا

"

درست همانطور که عیسی شراب را از آب ایجاد کرد ، ما انسانها قادر به انتقال احساسات به موسیقی هستیم.

کارلوس سانتانا

"

موسیقی وحی بالاتر از همه خرد و فلسفه است. موسیقی همان خاک الکتریکی است که روح در آن زندگی می کند ، فکر می کند و اختراع می کند.

لودویگ ون بتهوون

"

موسیقی مردم را گرد هم می آورد. این اجازه می دهد تا احساسات مشابه را تجربه کنیم. مردم در همه جا از نظر دل و روح یکسان هستند. مهم نیست که با چه زبانی صحبت می کنیم ، چه رنگی هستیم ، شکل ت ما یا بیان عشق و ایمان ما ، موسیقی ثابت می کند: ما همان هستیم.

جان دنور

"

موسیقی غبار زندگی روزمره را از روح دور می کند.

برتولد اوورباخ

"

آیا می دانید روح ما از هماهنگی تشکیل شده است؟

لئوناردو داوینچی

"

یکی از دلایلی که موسیقی نسبت به داروهای ضد افسردگی مؤثر است ، به این دلیل است که اگر به اندازه کافی نزدیک گوش کنید ممکن است احساس کنید خدا به شما می گوید همه چیز خوب خواهد بود.

پل کاردال

"

پیانو ابزاری الهام گرفته از الهام است ، آینه ای که تا روح بازیکن آن استوار است که نور و سایه مجری را ضبط می کند و آنها را به گوش شنونده بازتاب می دهد.

دیوید لانز

"

من هرگز یک نوازنده را نشنیده ام که پشیمان بودن. هرچه فریب زندگی ممکن است برای شما ایجاد کند ، موسیقی به خودی خود نمی تواند شما را از بین ببرد.

ویرجیل تامپسون

"

بدون موسیقی ، زندگی برای من خالی خواهد بود.

جین آستن

"

زندگی مثل یک ملودی زیبا است ، فقط اشعار به هم خورده اند.

هانس کریستین اندرسن

"

اگر زندگی خود را مجدداً زندگی می کردم ، حکم می کردم که حداقل هر هفته یکبار شعر بخوانم و به موسیقی گوش کنم.

چار داروین

"

چیزی در دنیا به اندازه موسیقی مانند دعا نیست.

ویلیام پی مریل

"

موسیقی نوعی لذت را به وجود می آورد که طبیعت بشر بدون آن نمی تواند انجام دهد.

کنفوسیوس

"

موسیقی برای من مثل تنفس است. من از تنفس خسته نمی شوم ، موسیقی را خسته نمی کنم!

ری چار

"

آنچه ما بازی می کنیم زندگی است.

لویی آرمسترانگ

"

موسیقی تقریباً شگفت انگیزترین روشی است که باید هر روز قدرت دستیابی به شخصی را به ما یادآوری کنیم.

کریس س. سالازار

"

موسیقی پس از سکوت که به بیان غیرقابل توصیف نزدیک می شود.

آلدوس هاکسلی

"

زندگی مانند موسیقی است؛ باید آن را با گوش ، احساس و غریزه تشکیل داد ، نه طبق قانون.

ساموئل باتلر

"

موسیقی در ماه تاریک زندگی مهتاب است.

ژان پل ریشتر

"

بدون موسیقی ، زندگی سفری است در بیابان.

پت رو

"

زندگی نمی تواند بد باشد وقتی که با ده دلار می توانید تمام سونات های بتهوون را خریداری کرده و به مدت ده سال به آنها گوش فرا دهید.


آخرین جستجو ها